بهار 1387 - کجائید ای سبکبالان عاشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روا نشدن حاجت ، آسانتر ، تا آن را از نا اهل خواستن . [نهج البلاغه]
کجائید ای سبکبالان عاشق
هادی ( چهارشنبه 87/2/11 :: ساعت 11:59 صبح )

                    سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان مخلص او..... از اینکه بنده بد و گناهکار خدایم سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم آرزوی مرگ می کنم ولی باز چاره ام نمی شود.
هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم ، جز اینکه دلم را به دو چیز خوش کرده ام: یکی اینکه با این همه گناه، او دوباره مرا به سرزمین پاکی و اخلاص و صفا و محبت بازم گرداند. پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد، هرچند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم اگر چنین نبود پس چرا مرا به اینجا آورد؟
دوم اینکه قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدیهایم بسیار دلسوزم. لحظه ای حاضر به رنجش کسی نمی شوم، حتی رنجش بسیار کوچک و ناچیز، ولی در عوض برای خوشنودی دیگران حاضر به تحمل هرگونه رنجی می شوم. بله! به این دو چیز دل خوش کرده ام.
اگر دوستم داری که مرا به اینجا آورده ای پس به آرزویم که .... برسان.
ای کسانی که این نوشته را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند. البته در این امر شکی نیست ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنهکار خدا به آرزویش رسیده است.
حالا که به عینه دیدید، شما را به خدا عاجزانه التماس و استدعا می کنم، بیایید و به خاکش بیفتید و زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید. با او آشتی کنید. زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یکبار از ته دل صدایش کنید. دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید و دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا که می برد، او می برد......


شنبه 7/4/65
ساعت 5 بعدازظهر
بنده مخلص و گنهکار، امیر حاجی امینی


 



هادی ( چهارشنبه 87/2/11 :: ساعت 10:53 صبح )
 من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
(بحار الانوار ، ج 70، ص 249 )


هادی ( سه شنبه 87/2/10 :: ساعت 4:36 عصر )
بنام خدا
می خواستم چیزی غیر از این مطلبی که خواهید خواند را در این پست بنویسم ولی نمی دونم چی شد که ناخودآگاه نظرم عوض شد و این مطلب را نوشتم .
خیلی وقته با خودم کلنجار می روم که درد دلی با شهدا داشته باشیم و به قول وبلاگ نویسها موجی راه بیاندازم با این موضوع که اگر تصمیم داشتید نامه ای به یک شهید بنویسید ، چه می نوشتید و با او چه می گفتید .
خیلی حرفها می شه با شهدا زد . از امروز خودمون بهشون بگیم ، اگرچه اونها حاضر و ناظرند ولی ما با گفتنمون به نوعی به آنچه که بر سر این کشور اومده و بخشی هم از این نابسامانیها به ما برمی گرده ، اعتراف می کنیم و لااقل می تونیم خودمونو سبک کنیم و از اونها حلالیت بطلبیم . از این همه قصوری که ماها (منظورم برجاماندگان از قافله شهداست ) داشتیم و داریم . از کوتاهی هایی که نسبت به نسل جوان داشتیم و داریم . ابراز شرمندگی از اینکه نتونستیم رسالت اونها را به نسل جدید منتقل کنیم و بشناسونیم . خجالت بکشیم از اینکه نتونستیم حتی یک نفر از جوونهای دور و بر خودمونو با فرهنگ شهادت و ایثار شهیدان آشنا کنیم . آری شهدا ما خیلی شرمنده ایم از اینکه با هم قول و قرارهای زیادی گذاشته بودیم ولی ما نتونستیم بهشون عمل کنیم . نمی دونیم چطور اظهار شرمندگی کنیم از اینکه عموهای خوبی برای فرزندانتون نیودیم . از اینکه بازماندگان شما را به فراموشی سپردیم و غرق در روزمرگی شدیم . واقعاً نمی دونم تو نامه به یک شهید چطور اظهار شرمندگی بکنیم تا حق مطلب ادا بشه !؟ حرف زیاده و فرصت اندک ، از این مجالی که فراهم شده استفاده می کنم و از همه دوستانی که علاقمند به نوشتن نامه به شهید هستند دعوت می کنم دست به قلم شوند. منتظر خبر نگارش نامه از جانب شما دوست عزیز هستم .

از همه شما خوبان التماس دعا دارم .
دعا کنید شرمنده شهدا نشویم .


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ستارگان دوکوهه
اربعین حسینی (ع)
هزاران میلیارد تومان در حساب عمره، چه کسی نظارت می کند؟
6 سال زندان به جای چند بار اعدام!
درگیری خونین در مرز پاکستان و شهادت ماموران ایرانی
[عناوین آرشیوشده]