بهار 1387 - کجائید ای سبکبالان عاشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه آنچه را که می دانی بر زبان میاور که همین در نادانی تو بس باشد . [امام علی علیه السلام]
کجائید ای سبکبالان عاشق
هادی ( یکشنبه 87/2/15 :: ساعت 12:33 عصر )

شهید «غلامرضا زوبونی»

 دانشجوی سال آخر رشته حسابداری در دانشگاه آزاد اسلامی تهران شمال و عضو شورای بسیج این دانشگاه (در مسئولیت معاونت طرح و برنامه و مالی) شب جمعه، 23فروردین ماه سال 86، در خیابان دریا، واقع در چهارراه سعادت آباد (جنب مسجد قدس) هنگام تعقیب سارقین مسلح، توسط یکی از آنان مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

 غلامرضا زوبونی، 26ساله که از بسیجیان فعال شهرک قدس (پایگاه شهید حافظی) نیز بود هنگام انتقال به بیمارستان مدرس جان به جان آفرین تسلیم کرد و به شهادت رسید. پیکر پاک این بسیجی مخلص روز یکشنبه 26فروردین ماه در میان جمع کثیر تشییع کنندگان تا بهشت زهرای تهران بدرقه شد و در جوار مزار پاک شهید «عبدی» به خاک سپرده شد.شعری که در رخت شهادت او پیدا شده بود:

باید گذشت از دنیا به آسانی

باید مهیا شد از بهر قربانی

سوی حسین رفتن با چهره خونین

بهبه چه زیبا بود این سان معراج انسانی

 مزار شهید زوبونی گلزار شهدا قطعه 50 ردیف 25 همسایه شهید محمدعبدی



هادی ( شنبه 87/2/14 :: ساعت 2:54 عصر )

بسم رب الصدیقین

«... پروردگارا تو شاهدی که ما برای رضای تو می‌جنگیم و برای رضای توست که از شهرمان و از پدر و مادر و وابستگی‌هایمان به دنیا، بریده‌ایم و مشتاقانه به سویت آمده‌ایم. پس تو را به خمینی قسم یاریمان کن. مردم بدانید که در مکتب ما، شهادت مرگی نیست که دشمن بر ما تحمیل کند. و این آخرین پیام هر شهید است که: «همیشه راه حسین باقی است و یزیدیان بر فنا.» مادر جان! یادت باشد که فرزندت مشتاق (شهادت) بود و از مرگ هراسی نداشت و آگاهانه به استقبال آن رفت ...» والسلام.

 

منبع: پرونده شهید در لشگر 10 سید الشهدا



هادی ( چهارشنبه 87/2/11 :: ساعت 4:4 عصر )
بسم الله الرحمن الرحیم

«اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه»

 

این بچه‏ها معماگونه هستند در عین گریستن می‏خندند و در عین خندیدن می‏گریند. دل دریایی‏شان مطمئن و آرام است اما در عین حال امواج بیقراری‏شان بیتابانه خود را به ساحل بلند سینه‏های ستبرشان می‏کوبد. اینان ذخیره‏های خداوند برای عصر آخرالزمان هستند برگزیدگانی که تاریخ، هزاران سال در انتظار قدومشان بوده است.

شهید سید مرتضی آوینی

سلام بر آل یاسین. سلام بر فریاد خدا و پرورنده آیات خدا. سلام بر تالی قرآن و مبین علوم آن. سلام بر صاحب اسرار ربانی و مجرای اراده الهی، سلام بر تو ای میثاق موکد و ای میعاد مسلم! ای پرچم افراشته و ای دانش انباشته! ای مظهر رحمت بیکران و ای فریادرس درماندگان! سلام بر تو، در همه شب ها و روزها و همه هنگامه ها و لحظه ها ... در آن هنگام ها که نماز می گزاری یا دعا می خوانی، یا رکوع و سجود می کنی!
سلام بر تو در بامدادان روشن و در شبان تیره! سلام بر تو ای پیشوای آرمان ها و ای امید جان ها! سلام بر وصی اوصیا و گزیده اولیا. سلام بر فرزند نورهای تابان و درفش های نمایان. سلام بر نور بی پایان الهی و حجت ناپنهان خدایی. سلام بر زنده کننده مومنان و نابود سازنده کافران. سلام بر مهدی امت ها و یکی کننده ملت ها. سلام بر قائم منتظر و عدل همه جاگستر. سلام بر شمشیر بران و ماه تابان. سلام بر بهار زندگی و روح سرور و پایندگی. سلام بر مهدی که خدا به امت ها آمدن او را نوید داده است تا به دست او همه را تابع یک دین سازد و طرح اتفاق در همه جهان در اندازد.

اللهم عجل لولیک الفرج


کجا رفتند راهنمایان و چه شدند برگزیدگان؟ کجایند خورشیدهای درخشان و ماههای تابان؟ کجایند درفش های دین و استوانه های علم و یقین؟ کجاست بقیة ا...، مهدی آل محمد(ص) که در جهان هست و زمین خالی از او نیست. کجاست آن که کژی ها و کاستی ها را به سامان می آورد؟ کجاست آن که رسم ستم و بیداد را از همه جا برمی اندازد؟ کجاست آن یادگار پیامبران و امامان؟ کجاست آن آرمان مطلوب حق پرستان؟ کجاست نابود کننده سرکشان و خودسران؟ کجاست ریشه کن کننده معاندان و گمراهی آفرینان و خدا ناشناسان؟ کجاست عزت بخش دوستان و خوارساز دشمنان؟ کجاست گسترنده فضلیت و تقوی در همه جهان؟ کجاست قبله مقصود دوستان؟ کجاست راز برپایی زمین و آسمان؟ کجاست فاتح بزرگ گیتی و افرازنده پرچم هدایت و ایمان؟ کجاست طلب کننده خون پیامبران و پیامبرزادگان؟ کجاست انتقام گیرنده خون حسین سرور شهیدان؟
ای جان ها همه فدای تو و ای ما همه برخی تو! ای زاده گزیدگان مهذب و پاکان مطهر! ای زاده مشعل های فروزان و اختران تابان و درفش های نمایان! ای زاده دانش های کامل و سنت های مشهور و حقایق ماثور! ای زاده معجزات موجود و دلایل مشهود! ای زاده صراط مستقیم و نباء عظیم!
ای زاده آیات بینات و حجت های بالغات! ای زاده طه و یاسین، ذاریات و عادیات
ای زاده صاحب معراج و آورنده منهاج! ... تو در کجا به سر می بری و در کدامین سرزمین زندگی می کنی؟ چقدر دشوار است که همگان را ببینیم و تو را نبینیم! چقدر سخت است که سخن همگان را بشنویم و صدای تو را نشنویم!
تو از ما پنهانی اما بیرون از ما نیستی. تو از ما دور نشده ای. تو آرمان مشتاقانی! تو مطلوب معتقدانی! تو سرلوحه شرف و عظمتی! تو کعبه بزرگی و عزت و حریتی

ای مظهر خدای رحمان و ای پیشوای دلسوز مهربان! ای معطی علم و ای مربی عقل! ای محیی روح و ای حیات جان!  تا کی در طلب  تو سرگردان باشیم؟ تا کی تو را بجوییم و به دیدارت نایل نیاییم؟ تا کی در جست وجوی تو از دیده خون بیفشانیم؟ آیا شود که شام تار فراق به صبح باز وصال بدل گردد؟ آیا رسد روزی که تو پرچم نصر الهی را برافراشته باشی و ما گرداگرد تو را گرفته باشیم. تو امامت کنی و ما با تو نماز گزاریم؛ نماز خون و قیام. نماز راز و نیاز.
آیا رسد روزی که بنگریم سراسر جهان را از عدل و داد آکنده ای و دشمنان حق و عدالت را خوار و ناتوان ساخته ای و سرکشان و حق ناباوران را نابود کرده ای و ریشه مستکبران را برآورده ای و ابرقدرتان را از صفحه روزگار برانداخته ای؟ شود آیا که چنین روزی را ببینیم و خدای را بر این نعمت بزرگ سپاس گزاریم و فریاد برآوریم؛ الحمدا... رب العالمین.


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ستارگان دوکوهه
اربعین حسینی (ع)
هزاران میلیارد تومان در حساب عمره، چه کسی نظارت می کند؟
6 سال زندان به جای چند بار اعدام!
درگیری خونین در مرز پاکستان و شهادت ماموران ایرانی
[عناوین آرشیوشده]